از حضرت آية الله آقا موسي شبيري زنجاني نقل شده است كه:
در سفري كه حضرت امام و پدرم براي زيارت به مشهد مقدّس رفته بودند امام خميني(ره) در صحن حرم امام رضا عليه السلام با سالك الي الله حاج حسنعلي نخودكي مواجه ميشوند. امام امت(ره) كه در آن زمان شايد در حدود سي الي چهل سال بيشتر نداشت وقت را غنيمت ميشمارد و به ايشان ميگويد با شما سخني دارم. حاج حسنعلي نخودكي ميگويد: من در حال انجام اعمال هستم شما در بقعه حرّ عاملي(ره) بمانيد من خودم پيش شما ميآيم. بعد از مدتي حاج حسنعلي ميآيد و ميگويد چه كار داريد؟
امام(ره) خطاب به ايشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا(عليه السلام) كرد و گفت: تو را به اين امام رضا (عليه السلام) اگر (علم) كيميا داري به ما هم بده؟
حاج حسنعلي نخودكي كه رضوان خدا بر او باد انكار به داشتن علم(كيميا) نكرد بلكه به امام(ره) فرمودند:
اگر ما «كيميا» به شما بدهيم و شما تمام كوه و در و دشت را طلا كرديد آيا قول ميدهيد كه به جا استفاده كنيد و آن را حفظ كنيد و در هر جائي به كار نبريد؟
امام خميني(ره) كه از همان ايام جواني صداقت از وجودشان ميباريد. سر به زير انداختند و با تفكري به ايشان گفتند: نه نميتوانم چنين قولي به شما بدهم.
حاج حسنعلي نخودكي كه اين را از امام(ره) شنيد رو به ايشان كرد و فرمود:
حالا كه نميتوانيد «كيميا» را حفظ كنيد من بهتر از كيميا را به شما ياد ميدهم و آن اين كه:
بعد از نمازهاي واجب يك بار آية الكرسي را تا «هو العلي العظيم» ميخواني.
و بعد تسبيحات فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را ميگويي .
و بعد سه بار سوره توحيد «قل هو الله احد» را ميخواني.
و بعد سه بار صلوات ميگويي .
و بعد سه بار آيه مباركه؛
«وَ مَن يَتَّقِ اللهَ يجْعَل لَّهُ مخْرَجاً . وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يحْتَسِب وَ مَن يَتَوَكلْ عَلى اللهِ فَهُوَ حَسبُهُ إِنَّ اللهَ باَلِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكلِّ شىْءٍ قَدْراً»؛(طلاق/2و 3) (هر كس تقواى الهى پيشه كند خداوند راه نجاتى براى او فراهم ميكند. و او را از جائى كه گمان ندارد روزى مىدهد، و هر كس بر خداوند توكل كند كفايت امرش را مىكند، خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند، و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است.) را ميخواني اين از كيميا برايت بهتر است